آیلین

آیلین جان تا این لحظه 11 سال و 6 ماه و 11 روز سن دارد

لحظه های با تو بودن

دلبندم! هنوز در باورم نمی گنجد که هشت ماه از اولین لحظه ای که تو را در آغوش گرفتم می گذرد . به همین زودی هشت ماه از بهترین روزها وشب های زندگیه مامانت در کنار تو سپری شد. عزیز دلم  قبل از اینکه تو به دنیا بیایی فصل پاییز برایه مامانت خیلی دوست داشتنی نبود اما زمان، علایق من را عوض کرد و با تولد تو پاییز زیباترین فصل برایه من شد . 

دخترکم!  انگار زمان برایه بزرگ شدن تو خیلی عجله داره. ولی مامانت از زمان عقب نمی مونه و  همه شیرین کاری هات و لحظه های بزرگ شدنت رو ثبت می کنه تا بعدها در کنار خانواده ات از مرور کردن این خاطرات شیرین لذت ببری.

زیباترینم! این روزها کارهات خیلی بامزه شده وقتی می برمت تو اتاقت خیلی ذوق می کنی معلومه مثل مامانت رنگ صورتی رو دوست داری . همش دوست داری بذارمت رو تختت و همه عروسکاتو بریزم کنارت و تو مدام بینه اونا غلت بزنی. وقتی هم سوار تابت میشی انگار دنیا رو بهت دادن . تازه تو روروئکت هم که سوار میشی همش دنده عقب میری همیشه هم می خوری به بن بست اون موقع هست که صدای داد و فریادت خونه رو می گیره.

یکی دیگه از سرگرمی های مورد علاقه ات گردش بیرون هست ولی زیاد دوست نداری تو کالسکه ات بمونی. شب ها هم که تازه انگار شارژ شدی شیطنت بیشتر میشه حسابی مامان و باباتو خسته می کنی.

یکی دیگه از بامزگی هات اینکه اگه اگه تلوزیون روشن باشه و هم اون موقع هم تبلیغ پوشک بچه باشه حتی اگه داری شیر می خوری سرتو برمی گردونی سمت تلوزیون  و شروع می کنی به خندیدن . من و بابات این کار تو میذاریم به حساب باهوش بودنت.

ماه من! تو با همه ی شیرین کاری ها و شیطنت هات لحظه های زندگی مامان و بابا رو سر شار از شادی کردی.


تاریخ : 12 تیر 1392 - 00:08 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 950 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام