آیلین

آیلین جان تا این لحظه 11 سال و 6 ماه و 19 روز سن دارد

من شبیه بابایم یا مامانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عکس هایه شش ماهگی آیلین

اینم عکس بابایی آیلین در شش ماهگی

عکس مامانی آیلین در شش ماهگی


تاریخ : 12 مرداد 1392 - 05:43 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 2702 | موضوع : وبلاگ | 23 نظر

آیلین در شهربازی

هورااااااااااااااااااااااااااااااااا

هی علاالدین کلاهتو میدی به من...


تاریخ : 05 مرداد 1392 - 10:45 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 1465 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر

کنار دریا

سلام به دوستای گلم من از مسافرت برگشتم حیلی خوش گذشت جایه همتون خالی

 

پس ماسه این شکلیه ! چه کیفی داره

من وبابایی ...

بابایی ولم کن بیا هنوز آب بازی کنیم!!!!!!!!!!!


تاریخ : 31 تیر 1392 - 22:53 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 2220 | موضوع : وبلاگ | 22 نظر

همه ی دلخوشی مامان.............

دخترک شیرینم هیچ چیز در این دنیا به اندازه ی دیدن خنده هایت مامانت را نمی خنداند.

هیچ لذتی بالاتر از لذت تماشای دیدن تو در حال بازی برایه مامانت نیست.

هیچ طمعی شیرینتر از بوسیدن گونه های تو برایم نیست.

هیچ آوایی به اندازه کلمه ی ماما گفتنت برایه مامانت دلنشین نیست.......................

آیلین دخترکم تو باحضورت به زندگی مامان و بابا شادی غیر قابل وصفی دادی.

همه ی دلخوشیه مامان هستی.

دخترکم من و بابت قراره بهترین مسافرت زندگی مونو کنار تو تجربه کنیم .

دوستت داریم


تاریخ : 19 تیر 1392 - 11:04 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 1976 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

لحظه های با تو بودن

دلبندم! هنوز در باورم نمی گنجد که هشت ماه از اولین لحظه ای که تو را در آغوش گرفتم می گذرد . به همین زودی هشت ماه از بهترین روزها وشب های زندگیه مامانت در کنار تو سپری شد. عزیز دلم  قبل از اینکه تو به دنیا بیایی فصل پاییز برایه مامانت خیلی دوست داشتنی نبود اما زمان، علایق من را عوض کرد و با تولد تو پاییز زیباترین فصل برایه من شد . 

دخترکم!  انگار زمان برایه بزرگ شدن تو خیلی عجله داره. ولی مامانت از زمان عقب نمی مونه و  همه شیرین کاری هات و لحظه های بزرگ شدنت رو ثبت می کنه تا بعدها در کنار خانواده ات از مرور کردن این خاطرات شیرین لذت ببری.

زیباترینم! این روزها کارهات خیلی بامزه شده وقتی می برمت تو اتاقت خیلی ذوق می کنی معلومه مثل مامانت رنگ صورتی رو دوست داری . همش دوست داری بذارمت رو تختت و همه عروسکاتو بریزم کنارت و تو مدام بینه اونا غلت بزنی. وقتی هم سوار تابت میشی انگار دنیا رو بهت دادن . تازه تو روروئکت هم که سوار میشی همش دنده عقب میری همیشه هم می خوری به بن بست اون موقع هست که صدای داد و فریادت خونه رو می گیره.

یکی دیگه از سرگرمی های مورد علاقه ات گردش بیرون هست ولی زیاد دوست نداری تو کالسکه ات بمونی. شب ها هم که تازه انگار شارژ شدی شیطنت بیشتر میشه حسابی مامان و باباتو خسته می کنی.

یکی دیگه از بامزگی هات اینکه اگه اگه تلوزیون روشن باشه و هم اون موقع هم تبلیغ پوشک بچه باشه حتی اگه داری شیر می خوری سرتو برمی گردونی سمت تلوزیون  و شروع می کنی به خندیدن . من و بابات این کار تو میذاریم به حساب باهوش بودنت.

ماه من! تو با همه ی شیرین کاری ها و شیطنت هات لحظه های زندگی مامان و بابا رو سر شار از شادی کردی.


تاریخ : 12 تیر 1392 - 00:08 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 954 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

من برای تو بهترین مادر دنیا هستم

دخترک بی نظیر من! حرفایی که مادرت برای تو می نویسه از روی غم یا ناامیدی نیست بلکه تمام احساسات خوب وبد مادرت هست که پشت سر گذاشته و از تو می خواد که با خواندن این نوشته ها تجربه های مادرت را چراغ راه زندگیت قرار دهی.

آیلین مامانی! زمانی را که فهمیدم قراره مادر بشم رو هیچوقت فراموش نمی کنم اون روز حس عجیبی داشتم هم حس شادی و هم حس ترس و استرس ولی پدرت برعکس من فقط سرشار از شادی بود یادمه روزی رو که بعد از دادن آزمایش خون مطمئن شدم که باردارم و به پدرت خبر دادم از شادی زیاد با سرعت نور همراه با یه جعبه بزرگ شیرینی که برایه ده نفر هم زیادی بود آمد خونه تا اون روز رو با هم جشن بگیریم و بعد کم کم بقیه اعضای خانواده مثل مامان بزرگ ها و بابابزرگ ها و.... خبردار شدند و درست از همون موقع بود که انواع واقسام برخوردها وتجویز ها شروع شد .

 من وپدرت فقط به این فکر می کردیم که فرزندمون سالم باشه و می دونستیم که خداوند تصمیم میگیره که به ما دختر بده یا پسر .

خلاصه بعد از گذشت 4ماه فهمیدم که خداوند به ما دختر داده .من و پدرت خیلی خوشحال شدیم و همش قربون صدقت می رفتیم و اسم قشنگت رو هم من و پدرت انتخاب کردیم . اما امان از روزیکه دورو بری ها فهمیدن که فرزندمون دختره شروع کردن به تجویز یه سری چیز ها که اگه بخورم تو خوشگل و باهوش تر میشی اما من به حرف هیچکس گوش نمی دادم فقط با مشورت پزشکم و مطاله کتاب (نه ماه انتظار زیبا ) تصمیم می گرفتم که چه کار کنم . ومی دونستم که بدون نیاز به خوردن هیچکدام از اون تجویزها تو زیباترین دختر روی زمین برایه پدر و مادرت هستی.

آیلین دختر کم ! من مادر توام. درسته که بهترین آدم روی زمین نیستم ولی بهترین مادر دنیا هستم.


تاریخ : 05 تیر 1392 - 10:52 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 1792 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

وقتی که آمدی....

آیلین دخترم وقتی که آمدی زمین دیگر زمین نبود . انگار آسمان به زمین افتاده بود و همه جا پر شده بود از فرشتگانی که برای بدرقه ی تو آمده بودند و من در وجودم لحظه شماری می کردم تا فرشتگان نگهبانت تو را در آغوش من گذارند و هنگامی که لحظه ی موعود فرا رسید تو با گریه های بی وقفه ات که زیباترین آوای دلنشین برای مادرت بود چشمه ی عشقت را در قلبم جوشان کردی.

زیبای دلبندم دوستت دارم..........


تاریخ : 02 تیر 1392 - 11:11 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 2698 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

حر فهای مامان

همه ی مادرا عاشق بچه هاشون هستند از وقتی که آیلین به دنیا اومده فهمیدم که حس مادری زیباترین نعمتی هست که خدا به زن می ده . دوست دارم تا می تونم تلاش کنم دخترم در کنار مامانش و باباش همیشه آرامش بگیره . 

امیدوارم طوری بتونم تربیتش کنم که وقتی بزرگ می شه تو زندگیش یه دختر موفق باشه . 

دوست دارم از تجربه های مامان های دیگه استفاده کنم راستی اگه کتاب های خوب روانشناسی یا در زمینه تربیت کودک می شناسید بهم معرفی کنید.


تاریخ : 31 خرداد 1392 - 22:18 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 947 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

سلام

اینجا وبلاگ دختر منه ( آیلین) آیلین یعنی هاله ماه

چقدر خوبه که همچین سایتی هست امیدوارم بتونم از تجربیات مامان های دیگه استفاده کنم


تاریخ : 31 خرداد 1392 - 00:26 | توسط : مامان آیلین | بازدید : 1323 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید