دختر گلم عاشق ماست خوردنی مخصوصا اگه قاشق دست خودت باشه
به به ماست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عزیز دلم ماستت که تموم می شه قیافت این شکلی میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آیلین جان تا این لحظه 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن دارد
دختر گلم عاشق ماست خوردنی مخصوصا اگه قاشق دست خودت باشه
به به ماست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عزیز دلم ماستت که تموم می شه قیافت این شکلی میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
لالالا لالالا گلم زیباست برای من همه دنیاست
عزیز دلم دیروز بعد از کلی شیطنت تو بغل بابایی آروم خوابت برد . مثل فرشته ها شده بودی بابایی هم دلش نمی خواست از بغلش بزارد زمین
مثل همیشه میگم: مامان و بابا عاشقتن
آیلین جونم این روزها خیلی شیطون شدی نه میزاری گل سر رو سرت بمونه نه کلاه الانم که هوا داره سرد میشه منم بعد از حموم مجبورم یه همچین روسری بکنم سرت ولی خیلی بامزه و خوردنی میشی راستی دو تا دندون دیگه هم در اوردی فدات بشم که مرواریدات شدن ده تا
نفس مامان یازده ماهگیت مبارک. دختر گلم ماهها چقد زود می گذره باورم نمیشه چقد کوچولو بودی حالا عزیز دلم یک ماه دیگه یک ساله می شی قربون بزرگ شدنت برم.
عسل مامان این روزها خیلی شیطون بلا شدی همش می خوای با وسایل خونه ور بری مامانی هم همش دنبالته بیشتر وقت ها هم باید به زور از زیر میز ناهار خوری بیارمت بیرون خلاصه اینکه مامانی از بس مشغوله شماست وقت کم میاره واسه همین زیاد نمیتونه به وبلاگت سر بزنه.
از شیطونیهات که بگذریم کلا کارات خیلی بامزه شده مثلا مدل رقصیدنت، که نشسته کمرتو قر می دی و با هر آهنگی دست دستی میکنی . کارایه جدیده دیگه که یاد گرفتی بابای کردنه و موقعی هم که داری چیزی می خوری تعارف می کنی بعضی وقت ها هم از تو دهنت در میاری و تعارف می کنی!
به تلفن هم خیلی علاقه داری میگیری دستت و یه صداهایه بامزه ای در میاری
دالی بازی و اینکه مامانی دنبالت بدوه بگم بگیریدش ! و تو هم قهقه میزنی و تند تند چهار دست و پا میری رو خیلی دوست داری
یه چند روزی هست که مامانی یکمی از غذاهایه خودمونو بهت میده که دوست داری و در ضمن عاشق سیب زمینی سرخ کرده ای
آیلین جونم مامانی و بابایی عاشقتن
آیلین جون تو عکس هایه اول پنج ماهته که رفتیم دامپروری بابابزرگ اون موقع چند ماهی بود که بابایی بعد از بازنشستگی تو اداره اونجا رو که تو روستای پدریشه خریده و به قول خودش سرگرم شده ماهم چند وقت یک بار همراه خانواده من جمعه ها میریم اونجا و کلی بهمون خوش میگذره
عزیز دلم این عکس ها رو روز جمعه ازت انداختم
یه خبر مهم: چند روزی هست که هشتمین دندون خوشگلتم در اومده می بوسمت گوگولی مامان
آیلین جونی اینجا حاضر شدیم تا با هم بریم عروسی یکی از فامیلایه مامانی هر چند یه چند روزی هست که یه کوچولو سرما خوردی اما مثل همیشه عاشق دده رفتنی!!!!!!!!
اینم عکس تو با الهه که نوه عموی مامانیه و نه سالشه و خیلی تو رو دوست داره هر جا که تو رو بیبینه از من میخواد که بغلت کنه .
آیلین جون تو هم خیلی ذوق الهه رو می کنی. قربون نشون دان علاقت برممممممم!!!!!!!
آیلین جون! پارمیدا دختر خاله بابا بهزاد بعضی وقت ها پارمیدا میاد خونه خالش (مامان بزرگت ) و کلی باهاش بازی میکنی.
مامانی فدا دختر باهوشش بشه که از وقتی هم که کوچیک بودی بچه هارو از بزرگتر ها تشخیص میدادی و دوست داشتی با هاشون بازی کنی.